متن مداحی :
یه نگاه آقا حیدر خمسه
اومد مسجد مولا نماز میخوند
نماز آقا تموم شد
سلام آقا
جوابشو داد
فرمود چرا اینقدر به هم ریخته ای
گفت آقا یه دردی دارم
اومدم شما درمونش کنی
فرمود چه دردی
گفت خدا یه اولادی بهم داده
هر کاری میکنم محبت شما رو نمیفهمه
گفتم باهاش حرف بزنی
اگه آدم نشد قیدشو بزنم
اومد دم در گفت کجاست پسرت
عبدالله اومد جلو
چیه بابا مودب وایسا
چیه بابا
گفت درست وایسا
آقا میخواد باهات حرف بزنه
ایستاد مقابل آقا
یه نگاهی به نگاهش انداخت
یه لحظه ای گذشت گفت بچتو بردار برو