نیستها را به نگاهش شبی از هست گرفت محسن ناصحی

نیستها را به نگاهش شبی از هست گرفت محسن ناصحی را با کیفیت های مختلف در قالب های صوتی و ویدئویی به همراه گزارش تصویری مراسم به صورت آنلاین  مشاهده  و  درصورت نیاز دریافت کنید.

شعرخوانی محسن ناصحی | سومین جایزه ادبی مادرانه و بزرگداشت حضرت شهربانو 1402 | آستان مقدس امامزاده جعفر ابن الرضا | پلان3

متن نیست ها را به نگاهش شبی از هست گرفت

نیستها را به نگاهش شبی از هست گرفت محسن ناصحی

نیست ها را به نگاهش شبی از هست گرفت

گفتم از ساقی و این میکده را مست گرفت

بیخود از کرببلا رهگذر شام نشد

حکمتی داشت که شمشیر دعا دست گرفت

من به بیراهه رسیدم سحری دستم را با ابوحمزه خود آخر بن بست گرفت

وصله خوردم به کتاب گنه آلوده ای و نامه ام را شبی از آن همه پیوست گرفت

دم افتادن من بود ولی دستم را دید این گمشده در آخر راه است گرفت

چه کنم درغزل از دایره اش بیرونم پس عجب نیست که در قافیه ام دلخونم

به حسینی که میان دو علی آمده است به علی ابن حسین ابن علی مدیونم

راغبا راهبا و راجیا و خائفنم از ابو حمزه بپرسید پر از مضمونم

من کجا عشق کجا فاصله خیلیست ولی گر چه در قالب یک وصله ناهم گونم

شکر و لله که با مادر او هوطنم من نمک گیر سر سفره این خاتونم

ماه در حاله خود اختر ایرانی داشت

ساحل فاطمه یک گوهر ایرانی داشت

چه خوشایند تر ازچه این عجم می بالد

که حسین ابن علی همسر ایرانی داشت

حسن از همسر خود هرچه جفا دید

حسین در دل خانه خود یاور ایرانی داشته

مونس دختر زهرا شده یعنی زینب

می توان گفت که یک  خواهر ایرانی داشت

انتخاب علی و فاطمه بوده

زهرا چشم امید به این دختر ایرانی داشت

افتخار عجم است این که علی ابن حسین

سر به دامان همین مادر ایرانی داشته

نیستها را به نگاهش شبی از هست گرفت محسن ناصحی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست