قال رسول الله محمد فصولی

قال رسول الله محمد فصولی را با کیفیت های مختلف در قالب های صوتی و ویدئویی به همراه گزارش تصویری مراسم به صورت آنلاین  مشاهده  و  درصورت نیاز دریافت کنید.

مولودی خوانی محمد فصولی | ولادت حضرت زینب (س) | هیئت الزینب (س) قم | پلان 3

متن مداحی :

قال رسول الله محمد فصولی

رُوِیَ عَنْ رسُولِ الله (صلّی الله علیه و آله وسّلم) قَال:
حُبِّی وَ حُبُّ اَهْلِ بَیْتی نَافِعٌ فی سَبْعَهِ مَوَاطِنَ اَهْوَالُهُنَّ عَظیمَهٌ عِنْدَ الْوَفَاهِ وَ فی الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْکِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمیزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ.[1]

ترجمه حدیث: پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سّلم) فرمودند: محبّت من و خاندانم در هفت موطن که بسیار وحشتناک است سود بخش است: هنگام مرگ، در نشئه برزخ، هنگام کوچ از نشئه برزخ به قیامت، هنگام دریافت نامه عمل، زمان حساب، نزد میزان و هنگام عبور از صراط.
شرح حدیث: روایت از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سّلم) منقول است که فرمودند: «حُبِّی وَ حُبُّ اَهْلِ بَیْتی نَافِعٌ فی سَبْعَهِ مَوَاطِنَ اَهْوَالُهُنَّ عَظیمَهٌ»؛ دوستی نسبت به من و اهل بیتم در هفت موقعیّت سود بخش است؛ که این موقعیّت ها مواطنی است که خوف، بیم و ترس در آن‏ها بزرگ است.

تا اینجا اشاره به این معنا است که این رابطه درونی با پیغمبر اکرم و اهل بیت آن حضرت (علیهم‏السلام) در این هفت موقعیت که انسان در آن‏ها خوفناک است و خوف هم بزرگ است، اثر می­گذارد. یعنی سودی که می­رساند عبارت از این است که آن خوف و ترس تخفیف پیدا می­کند.
آن هفت موقعیت عبارتند از: 1- «عِنْدَ الْوَفَاه»؛ هنگامی که انسان از نشئه دنیا به نشئه برزخ کوچ می­کند، خوفناک است. مرگ این‏گونه است، ترسناک است. این محبّت آنجا اثر می­گذارد و از ترس انسان می­کاهد.

2- «وَ فی الْقَبْر»؛ براساس روایات مراد از عالم قبر، نشئه برزخ است. نشئه برزخ هم ترسناک است. در آنجا هم این رابطه درونی سود بخش است. یعنی از آن خوفی که انسان در نشئه برزخ دارد، می­کاهد.

3- «عِنْدَ النُّشُور»؛ آن‏گاه که انسان از نشئه برزخ به نشئه قیامت کوچ می­کند. یعنی هنگامی که انسان‏ها به قیامت برانگیخته می­شوند و با آن صحنه‏ها مواجه می­شوند. در آنجا هم مثل مرگ که رفتن از نشئه دنیا به برزخ بود، دوباره انسان می­ترسد. اینجا هم این رابطه درونی یعنی محبت پیامبر و اهل بیتش (صلوات‏الله‏علیهم‏اجمعین) نافع است.

4- «وَ عِنْدَ الْکِتَاب»؛ آن‏گاه که صحیفه اعمال را به‏دست انسان می­دهند. در آنجا هم وقتی انسان خبردار می‏شود که در دنیا ­چه کرده است، باز هم خوف شدید او را فرا می­گیرد. مراد از کتاب، صحیفه اعمال است. مراد از «تَطائُر کتب» در قیامت هم این است که صحیفه عمل هر کسی را به دست خود او می­دهند. در این هنگام نیز این رابطه محبّتی، اثر تخفیفی می­گذارد.

5- «وَ عِنْدَ الْحِسَاب»؛ هنگام محاسبه اعمال. معنای حساب، بازجویی نسبت به اعمال است. آن‏گاه که از انسان بازجویی می­کنند، باز انسان خوف شدید می­گیرد که چه جواب بدهم؟ این محبت، آنجا هم اثر می­گذارد.

6- «وَ عِنْدَ الْمیزَان»؛ آن‏گاه که اعمال را می­سنجند، آنجا هم هولناک است. در آنجا هم این رابطه درونی اثر می‏گذارد.

7- «وَ عِنْدَ الصِّرَاط» هنگام عبور از صراط، که خوفش از همه جا بیشتر است، این محبّت سودمند است. به این ترتیبی که حضرت آورده‏اند دقّت کنید! دقیقاً از عبور از نشئه دنیا تا آخر کار در آن لحاظ شده است.

نکته اوّل: آن محبّتی اثربخش است که انسان آن را تا آخر به همراه داشته باشد و بتواند با خودش به آن نشئه ببرد. مهم این است! حواست جمع باشد که آن محبت عند الموت از بین نرود! چه چیزی این محبت را از بین می­برد؟ معلوم است؛ کثرت گناه!

نکته دوم: هرچند اینجا جای این بحث‏ها نیست، ولی من فقط اشاره­ای گذرا می­کنم. اثرگذاری این رابطه دورنی در ربط با چیست؟ به‏خصوص آن‏جایی که صحیفه عملم را به دستم می­دهند، آن موقع که نگاه می­کنم، در این موقعیّت، محبّت به پیامبر اکرم و ائمه (علیهم‏السلام) در دو رابطه برای انسان سودمند و اثر گذار است؛ یکی «مقبولیت طاعات» و دیگری «جبران نقایص طاعات».

طاعات ما آفت دارد؛ این محبّت، آفت طاعات را از بین می‏برد، این جسد را زنده می­کند و این نقص را جبران می­کند. توجّه داشته باشید که معنایش این نیست که این محبّت، معاصی را از بین می­برد! برخی که در فهم روایات کج‏فهمند، اینجا اشتباه می­کنند. آنچه می­گویم، با توجه به جمیع معارف ما است که در روایات متعدده ما وارد شده است. مضمون این روایات این است که خیال نکنید حبّ ما اهل بیت در معاصی شما مؤثر است. نخیر، حبّ اهل بیت(علیهم‏السلام) روی طاعات ما اثر می­گذارد، آن هم در دو رابطه؛ یکی مقبولیت و دیگری جبران نقص آن طاعات.

بنابر این، در این هفت موطن که هولناکند، و انسان از آنها بیم دارد، این محبت از بیم انسان می­کاهد. بر اساس این روایت، این محبت «نافع» است. آن بیم و ترس، بالاترین زجر برای انسان است.

انسان از این دنیا می­خواهد برود، زجر می­کشد. اما محبّت آن‏ها این زجر را از انسان می­گیرد. در برزخ می­خواهد زجر بکشد، این محبت از زجر کشیدن انسان می­کاهد. در روز قیامت که می­خواهد مبعوث شود و از آن نشئه به نشئه دیگر وارد شود، آنجا هولناک است؛ این محبّت از آن زجر می­کاهد.

تا صحیفه اعمال را بدستش بدهند زجر می­کشد. آنجایی که بازجویی می‏کنند باز زجر می­کشد. همین‏طور هنگام سنجش و میزان اعمال، در همه این‏ها انسان زجر می‏کشد. چه رسد به آخرِ کار که عبور از پل صراط است.
امّا این حبّ در تمام این مراحل اثر گذار است و از خوف انسان می‏کاهد. نسبت به خود اعمال اثر دارد؛ روی طاعات اثر دارد، آن هم در این دو رابطه: یک: مقبولیت برای طاعات، دو: جبران نقایص طاعات. اما در مورد معاصی یا باید در این دنیا توبه کرد و یا ـ‏نعوذبالله‏ـ خداوند در این مسیر هولناک، فشارهایی را برای تطهیر انسان در نظر می­گیرد.[2]
[1]. امالی شیخ صدوق، صفحه 10 – بحار الانوار، جلد 7، صفحه 248.
[2]. چهارشنبه، 6 مرداد 1389 – 16 شعبان 1431.

قال رسول الله محمد فصولی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست