نور حیدر محسن صرامی

نور حیدر محسن صرامی را با کیفیت های مختلف در قالب های صوتی و ویدئویی به همراه گزارش تصویری مراسم به صورت آنلاین  مشاهده  و  درصورت نیاز دریافت کنید.

شعر خوانی محسن صرامی |  ایام زیارت مخصوصه امام رضا (ع) | مشهد الرضا 20مرداد 97 | پلان 3

متن مداحی :

نور حیدر محسن صرامی

هر چه آمد به وجود از علی آمد به وجود
آمد از آمدنش جمله ی بی حد به وجود
نور حیدر به وجود آمد و حق یاهو گفت
آمد از جلوه ی آن نور محمد به وجود
آن زمانی که نبوده ست کسی،حیدر بود
آمده حیدر کرار مجدد به وجود
صد و ده بار فلک دور سر حیدر گشت
بعد از آن چرخ زدن آمده ابجد به وجود
جام از دست نبی در نجف افتاد زمین
اینچنین بود اگر آمده گنبد به وجود
پدر خاک گل حضرت آدم که سرشت
او اَنا رَبُّکم اَعلی روی آن خاک نوشت
آفریده ست به دستان خودش شمس و قمر
آفریده ست ز لبخند خودش باغ بهشت
کعبه بوده ست بنام حق و بر کام علی
پس مسلمان علی کعبه شده خشت به خشت
بی علی فرق ندارد به خداوند قسم
مسجد و بتکده و میکده و دیر و کنشت
بردن نام علی سجده ی واجب دارد
سجده بر غیر علی را بنوسید چه زشت
ها علی و بشر و کیف بشر یعنی چه
اینکه او هست بر این خاک پدر یعنی چه
آگه از سر نهان است و خودش هم سر است
به نبی داده ز معراج خبر یعنی چه
یک شبی پیش خدا بود و چهل جای دگر
محضر حق و چهل جای دگر یعنی چه
اوست ابلاغ گر وحی به جبرئیل امین
اینکه هر جاست از او رد و اثر یعنی چه
لشگری ریخت به هم تا که به میدان آمد
به کمر بستن آن تیغ دوسر یعنی چه
عقل در ذره ای از فضل علی راه نداشت
آسمان بی گل لبخند علی ماه نداشت
همه ی عمر به خلوت به خودم میگفتم
کاشکی دلبر ما این همه بدخواه نداشت
اگر عالم همگی سجده بر او میکردند
عالم خاکی ما آدم گمراه نداشت
حق چه میکرد اگر حیدر کرار نبود
جلوه ای به رخ او حضرت الله نداشت
حق به حق دار در این عالم امکان نرسید
بی سبب نیست که در سینه به جز آه نداشت
نور حیدر محسن صرامی
اختیارات همه ارض و سما دست علی ست
شک نداریم فقط خلقت ما دست علی ست
اُزُن الله علی بوده و عین الله است
بارها گفت نبی دست خدا دست علی ست
حاجت از غیر علی هر که بخواهد ضرر است
به هدف خوردن هر تیر دعا دست علی ست
جابجا کردن خورشید برایش هیچ است
ابر و باد و مه و خوشید و قضا دست علی ست
از عبادات خلایق نفسی از او سر
اوست میزان و ترازوی خدا دست علی ست
شدم از گفتن اوصاف علی یکسر گیج
هر شرابی شده از دیدن این ساغر گیج
تا در آورد در قلعه و بر دست گرفت
مرحب از کار علی گیج شد و خیبر گیج
گاه مشغول عبادت شده و گاه خدا
شده از کار علی در دو جهان قنبر گیج
بسکه از مدح علی گفت،امینی آخر
همه دیدند که شد مستمع و منبر گیج
من مصمم شده ام سمت علی سجده کنم
اوست ممسوس خدایش،شده ام دیگر گیج
نور حیدر محسن صرامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست