متن مداحی :
تو راه میومدیم حیدر خمسه
روزها چون شب تار است، خدا رحم کند
جنگ من یک به هزار است، خدا رحم کند
قاتلم اسب سوار است، خدا رحم کند
کف پایم پر خار است، خدا رحم کند
سپرش تا به سرم خورد سرم درد گرفت
زد به بازوی منو و بال و پرم درد گرفت
به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت
بشکند پاش الهی کمرم درد گرفت
پس چرا امشب ماه نمیتابه
تاریک و سرده کنج خرابه
بازم شبونه
دارن میشورن بدنی رو مخفیونه
این بدنم کبود شده با تازیونه