موارد مشابه
سخنرانی استاد دانشمند | امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | موکب لواالزینب طهران | پلان3
یه جوانی خیلی عاشق عیسی شد
کشته مرده حضرت عیسی
آقا من خوب شد شما رو تو جوانی دیدم
من دیگه تا آخر عمرم شما رو ول نمی کنم
همین حرفایی که ما هم کربلا میریم به امام حسین میزنیم
همینطور که داشت با عیسی میرفت
به عیسی گفت که آقا یه نصیحتی هم بکنید
اول رفاقتمون ما راه رو از چاه بشناسیم
نصیحتمون کنید ما دلمون میخواد که شاگردی کنیم محضرت
عیسی هم بنده خدا شروع کرد حرف زدن
وقتی داشت میرفت رسید یه جایی زمین یه تکونی خورد
و یه خمره کوچولو که چهل پنجا تا سکه اشرفی توش بود
این قلید اومد بالا
این جوون تا چشش افتاد به سکه ها عیسی را ولش کرد
نشست بالا سر کوزه ها شروع کرد اشرفی ها رو شمردن
عیسی داشت حرف میزد
یه وقت که کسی نیست دنبالش
برگشت دید این بالا سر خمره نشسته
لبخندی زد و سری تکون داد
فرمود بیا بریم گفت آقا این اشرفی ها حیفه
اینا رو یه کاریش بکنیم
فرمود حیف منم چشت افتاد به چهار تا سکه ی اشرفی عیسی را رها کردی
گنج واقعی استاد دانشمند
از دیدگاه بینندگان
بزودی | بروزشده