فاطمه بودم حیدر خمسه

فاطمه بودم حیدر خمسه را با کیفیت های مختلف در قالب های صوتی و ویدئویی به همراه گزارش تصویری مراسم به صورت آنلاین  مشاهده  و  درصورت نیاز دریافت کنید.

متن فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد

فاطمه بودم حیدر خمسه

فاطمه بودم و قنفذ به سراغم آمد

آنقدر تند دویدم که نفس کم آمد

زجر کم بود که یکدفعه سنان هم آمد

به تو تا خیره شدم سیلی محکم‌ آمد

دست سنگین کسی بر رخ من رد انداخت

آنکه انداخت مرا روی شتر! بد انداخت

فاطمه بودم حیدر خمسه

سپرش تا به سرم خورد سرم درد گرفت

زد به بازوی من و بال و پرم درد گرفت

به پدر حرف بدی زد جگرم درد گرفت

بشکند پاش الهی کمرم درد گرفت

 

یاعلی گفتم‌ و با کینه به من سنگ زدند

پیرزن ها همه بر پیرهنم چنگ زدند

 

سر در طشت دلم‌ را گل آتش میکرد

عمه از پشت ستون داشت نگاهش میکرد

خیزران حال مرا سخت مشوش میکرد

و رباب از غم این منظره هی غش میکرد

 

حق بده خواهرم اینقدر حزین و زار است

مست ها صحبتشان صحبت خدمتکار است

فاطمه بودم حیدر خمسه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست