تو گودال محمدحسین پویانفر
تو گودال محمدحسین پویانفر
تو گودال محمدحسین پویانفر
تو گودال محمدحسین پویانفر

وقتی که حضرت سید الشهداء از بالای اسب روی زمین قرار گرفت ذوالجناح (اسب حضرت) چند لحظه ای اطراف حضرت می گردید و دشمنان را از حضرت دور می کرد

ثُمَّ تَمَرَّغَ فی دَمِ الحُسَینِ علیه السلام وَ قَصَدَ نَحوَ الخَیمَهِ وَ لَهُ صُهَیلٌ عالٍ وَ یَضرِبُ بِیَدِهِ الاَرضَ
یعنی سپس خود را به خون امام حسین علیه السلام آغشته نمود و به سمت خیمه ها حرکت نمود و با صدای بلند صیحه می زد و دستش را به زمین می کوبید، و با زبان خود می گفت:

اَلظَّلیمَه اَلظَّلیمَه مِن اُمَّهٍ قَتَلَت اِبنِ بِنتِ نَبیِّها
یعنی فریاد از ظلم فریاد از ظلم امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند

تو گودال محمدحسین پویانفر

وقتی به نزدیک خیمه ها رسید صدای او را اهل حرم شنیدنداز روزنه خیام نگاه نمودند، ذو الجناح را بی صاحب، با لجام رها شده و زین وازگون و یال غرق به خون دیدند که گاهی صیحه می زند گاهی شیون می کند

و گاهی سر بر زمین می کوبد و گاهی سم بر زمین می ساید در حالیکه در حالیکه بدنش پر از خون و تیر است. ناگاه اهل حرم از خیمه بیرون دویدند و در میانشان ولوله افتاد لطمه به صورت می زدند،

گریبان می دریدند گریان و اشک ریزان وا اماما، وا سیدا، وا ابتا، وا رسول الله ، وا علیا و وازهرا گویان گرد ذو الجناح حلقه زدند و از احوال ابا عبد الله می پرسیدند. بعضی رکابش را می بوسیدند

و بعضی تیر از بدنش در می آوردند و بعضی دست به یال خونی ذو الجناح می کشیدند (که به خون ابا عبد الله آغشته شده بود) و به سر و صورت خود می مالیدند.

ام کلثوم دستها را بر سر نهاده بود و از سوز دل فریاد می زد:

وا محمداه، وا جَدَّاه، وا نَبیّاه، وا اَبا القاسِماه، وا عَلیاه، وا جَعفَراه، وا حَمزَتاه، وا حَسَناه، هذا حُسینٌ بِالعَراء، صَریعٌ بِکَربَلا

یا محمد، یا جدا، ای پیامبر، ای اباالقاسم، یا علی ،یا جعفر، یا حمزه، ای امام حسن این حسین توست

که در معرکه افتاده و در کربلا کشته شده

ام کلثوم بعد از این جملات غش کرد

حضرت سکینه سلام الله علیها فریاد می زد: ای وای که فخر اولاد آدم کشته شد، ای مرگ چرا مرا نمی بری؟ من زندگی بی پدر را نمی خواهم.
و نیز دختر کوچک حضرت (رقیه) خود را بر روی دستهای ذو الجناح انداخت و پرسید:

یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً

ای اسب پدرم آیا به پدرم آب دادند یا او را لب تشنه شهید کردند؟ ای اسب باوفای پدرم چرا پدرم را نیاوردی؟ ذو الجناح آنقدر صیحه زد و

سر به زمین کوبید تا جان داد.

تو گودال محمدحسین پویانفر
نماهنگ ها
|
نماهنگ | نمایش همه >
جدید ترین آثار | نمایش همه >
نقد و بررسی

از دیدگاه بینندگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سریال

بزودی | بروزشده

بزودی
سوئیچر کار می کند. لطفاً توجه داشته باشید که برای اینکه بتوانید آن را در داخل سوئیچر نمایش دهید ، باید قالبی به کتابخانه اضافه کنید.
پیمایش به بالا
همراه ما باشید
خانه هنر پلان3
بزرگترین رسانـه فرهنـگی مذهبـی کشور در حوزه فیلم برداری و تدوین مراسمات مذهبی
مجری تولید نماهنگ های صوتی و تصویری
اطلاعات تماس
همراه ما باشید
خانه هنر پلان3
بزرگترین رسـانه فرهنگی مذهبـی کشـور در حوزه فیـلـم بــرداری و تـدویــن مراسـمـات مذهبــی
مجـــری تولیـد نماهنگ های صوتی و تصویری
اطلاعات تماس
درخواست مداحی
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ایتا
تلگرام
واتس اپ
ایتا
تلگرام
واتس اپ
لینک های دانلود ویدیو با کیفیت های مختلف
کیفیت معمولی
حجم : 45MB
لینک های دانلود ویدیو با کیفیت های مختلف
کیفیت معمولی
حجم : 45MB