موارد مشابه
محمدرضا بذری | ایام فاطمیه 1441 | محفل عزاداران حضرت زهرا (س) شاهرود | پلان 3
اگه خدایی نکرده دوستی دارید
عزیزی از دست داد نکنه دورشو خلوت کنید
به خدا رفیق اینجا ها به درد میخوره
مولا وقتی داغ فاطمه رو دید
تا چند روز کسی پا تو خونه علی نذاشت
یه عده دور هم جمع شدند گفتند چه کنیم
بالاخره باید علی رو از خونه بیرون بیاریم
حال مولا خیلی بد میشه اینجوری
عمار بنا شد مولا رو از منزل بیرون بیاره
عمار وارد خانه علی شد
میگه همون اول یه صحنه دیدم
جیگرم کباب شد
میگه دیدم یه گوشه حیاط علی نشسته
یه طرف مولا حسن نشسته
یه طرف حسین نشسته
زینبین بغل علی نشستن
تصویر میاری جلو چشمت
حسنو میبینه گریه میکنه
حسینو میبینه گریه میکنه
عمار میگه من نشستم
یه دل سیر گریه کردم
اونقدر اشک ریختم
یه مقدار آروم شدم
مولا فرمود عمار تو برا چی اومدی
مولاجان تو به داغ پیغمبر صبر کردی
به داغ زهرا هم صبر کن
داغ فاطمه محمدرضا بذری
از دیدگاه بینندگان
بزودی | بروزشده