بگذار تا این باده آتشگون بماند
همرنگ با افسانه و افسون بماند
بگذار تا در جبر ذهن کجمداران
این کارها بر گردن گردون بماند
رفتند یاران پرخروش و برنگشتند
این داغ تا کی بر دل کارون بماند؟
شهرت ندارد عاشقی بی نام معشوق
لیلی تجلی کرد تا مجنون بماند
آری توان یک عمر از زلفش سخن گفت
اما کجا بی لطف او مضمون بماند؟
یا رب ظهور یار را نزدیکتر کن
در پرده تا کی حسن روزافزون بماند؟
وقتی که خون پیروز بر شمشیر باشد
کی نام عاشق بی نثار خون بماند؟
همراه موسی بودن اینجا افتخار است
اما برای آنکه با هارون بماند
گفتی که در زقّوم خود صهیون بمیرد
گرم از طراوت شاخهی زیتون بماند
ما در تب غزّه خروشی تازه دیدیم
از انقلاب سرخ تو آوازه دیدیم
غزّه، زمینش، آسمانش، کوچهراهش
مردان، زنان و کودکان بیپناهش
هیهات مناالذله میگویند آری
راه شرف را در تو میجویند آری
آنجا که دیدی با سپاهش آمده حر
میریخت از لبهای تو اندرز چون در
شکر خدا گفتی و مردم را شکایت
خواندی در آنجا از پیمبر این روایت:
دیدید اگر مصداق ظلم بیحد آمد
دیدید اگر که جائری بر مسند آمد
فرقی نمیداند حلالی از حرامی
اسلام را دیگر نمانده غیر نامی
آنجا اگر گرم سکوت خویش بودید
تنها به فکر کسب قوت خویش بودید
حق است حق را که شما را کور سازد
همراه آن بیداد گر محشور سازد
بگذار تااین باده مهدی سلحشور
بگذار تااین باده مهدی سلحشور را با کیفیت های مختلف در قالب های صوتی و ویدئویی به همراه گزارش تصویری مراسم به صورت آنلاین مشاهده و درصورت نیاز دریافت کنید.